یکی از افرادی که در صف بود، برای میانجیگری، وارد دعوای آنها شد اما دستانش به خون آلود شد و جنایت آفرید. مرد میانجیگر پس از قتل، فراری شد تا اینکه کارآگاهان چند روز پیش مخفیگاه او را شناسایی کرده و دستگیرش کردند.
به گزارش همشهری، ساعت21:30 دوازدهم مهرماه92، گزارش مرگ جوانی به مأموران کلانتری133 شهرزیبا اعلام شد. قربانی پسری 24ساله بود که بهدلیل ضربات چاقو در شهر بازی ارم جانش را از دست داده بود. تحقیقات حکایت از این داشت که دعوا میان افرادی که در صف بازی اسکیت هوایی بودند رخ داده است.
آنطور که مشخص بود 3پسرجوان بیآنکه نوبت را رعایت کنند وارد صف بازی شدند و افرادی که داخل صف بودند نسبت به این موضوع اعتراض کردند. همین آغاز درگیری میان 2گروه از پسران جوان بود. به گفته شاهدان افرادی که در صف بودند، با 3پسرجوان که نوبت را رعایت نکرده بودند درگیر شدند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
در این هنگام، شاهدان به دعوای 2گروه خاتمه دادند اما ماجرا به اینجا ختم نشد. پسران جوان که نوبت را رعایت نکرده بودند اینبار با چوب، چاقو و شیشه نوشابه برگشتند و بار دیگر درگیری شروع شد. در میان جمعیت فردی به نام کریم به همراه همسرش داخل صف ایستاده بود که برای میانجیگری وارد دعوای 2گروه شد تا دعوا را پایان بدهد اما خودش هم وارد درگیری شد تا جایی که چاقویی را که در دست یکی از طرفین بود گرفت و ضربهای به مقتول زد. مرد میانجیگر که حالا دیگر قاتل شده بود پس از جنایت همراه همسر و فرزند خردسالش پا به فرار گذاشت.
- دستگیری
در آن زمان کارآگاهان جنایی در شهر بازی حضور یافتند و پس از انجام تحقیقات اولیه، جسد قربانی به پزشکی قانونی منتقل شد و گروهی از کارآگاهان جست و جوی خود را برای شناسایی متهم فراری شروع کردند. هیچکس اما وی را نمیشناخت و ردی از او وجود نداشت؛ ضمن اینکه با انجام چهرهنگاری هم مشخص شد وی سابقهدار نبوده است.
با وجود این تیم جنایی دست از تلاش برنداشت تا اینکه با گذشت حدود 5سال از زمان حادثه، سرنخی بهدست آمد و در نهایت مخفیگاه متهم در جنوب تهران شناسایی شد. متهم که 29سال دارد، روز یکشنبه دوم اردیبهشتماه در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شد و در بازجوییها به قتل در پارک ارم اقرار کرد.
وی دیروز وقتی به شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و پیش روی قاضی مرادی قرار گرفت درخصوص جزئیات ماجرا گفت: آن روز تلخ به همراه همسر و فرزند خردسالم به پارک ارم رفتیم. بیخبر از آنکه قرار است حادثهای رخ بدهد بلیت اسکیت هوایی را خریدیم و با همسرم در صف ایستادیم تا نوبتمان شود.
همان لحظه گروهی وارد صف شدند و میخواستند بدون نوبت سوار وسیله بازی شوند که میان آنها و افراد دیگری که در صف بودند درگیری رخ داد. من اصلا مقتول را نمیشناختم و نمیدانستم جزو افرادی بود که در صف بودند یا بینوبت میخواستند سوار شوند.
هرچه بود میخواستم بهخاطر وجود زن و بچه در صف به دعوای 2گروه پایان بدهم اما نمیدانستم به ضرر خودم تمام میشود. وی ادامه داد: دعوای اول خاتمه یافت اما دوباره آن گروه برگشتند و دعوای دوم بدتر از اولی بود. اینبار هم برای میانجیگری رفتم. چون تمام آنها چوب و چاقو و شیشه نوشابه در دست داشتند و همه ترسیده بودیم. وقتی وارد دعوا شدم ناگهان مقتول که چاقو در دست داشت به من فحش داد. همین شد که عصبانی شدم و چون رزمیکار هستم
چاقو را از دستش کشیدم و ضربهای به سرش زدم. وقتی دیدم غرق در خون افتاده ترسیدم و همسرم را صدا زدم تا فرار کنیم. البته این را بگویم که همسرم به هیچ عنوان ندید که من با چاقو به مقتول ضربه زدم. وی گفت: فردای آن روز به پارک برگشتم و پس از پرس و جو شنیدم که جوان مجروح جان باخته و پلیس در تعقیب قاتل است.
این را که شنیدم خیلی اعصابم بههمریخت. عذاب وجدان لحظهای رهایم نمیکرد اما میترسیدم خودم را معرفی کنم. با خود میگفتم اگر به زندان بروم قصاصم میکنند و تکلیف همسر و فرزندم چه میشود. همه اینها باعث شد که به فرار خود ادامه بدهم اما از آنجا که ماه همیشه پشت ابر نمیماند در نهایت گیر افتادم.این متهم پس از اقرار به جنایت، با قرار قانونی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
نظر شما